جدول جو
جدول جو

معنی نسیم دهلوی - جستجوی لغت در جدول جو

نسیم دهلوی
(نَ مِ دِ لَ)
میرغلام نبی. از احفاد شیخ عبدالقادر گیلانی و از مردم امروهه از مضافات دهلی و از پارسی گویان قرن دوازدهم هند است و به روایت مؤلف صبح گلشن در عهد محمدشاه به شهر خداآباد سند رفت و ملازم حکمران آنجا شد و در اواخر عمر به مالیخولیا مبتلا گشت و درگذشت. او راست:
خون می چکد از چشم هنوزم که به راهی
با خوش پسری همچو تو دیدم چو منی را.
(از تذکرۀ صبح گلشن ص 516) (از مقالات الشعراء ص 813)
لغت نامه دهخدا

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

(اُ)
عبدالرحمن خان بن بختیارخان دهلوی. صوفی و شاعر بود و در 1025 هجری قمری درگذشت. از اوست:
گر دل ز غم دوست سلامت بودی
آماجگه تیر ملامت بودی
گویند قیامتی و دیداری هست
ای کاش که امروز قیامت بودی.
(از تذکرۀ روز روشن چ تهران ص 88) ، بویانیدن نشوق را و در بینی ریختن آن را. (منتهی الارب) (ناظم الاطباء) (از آنندراج). بویانیدن نشوق (داروی بینی) را. (از اقرب الموارد). با دارو بینی کسی را وا کردن. (تاج المصادر بیهقی). و رجوع به نشوق شود
لغت نامه دهخدا
(یِ دِ لَ)
بلدیوسنگۀ دهلوی. از پارسی گویان هند است و مؤلف تذکرۀ نگارستان سخن این بیت را از او آورده است:
آن رند خردسوزم کز مستی و مدهوشی
در کعبه پرستم بت، در دیر نماز آرم.
لغت نامه دهخدا
(پَ لَ)
مسکوک طلا که نصف یک پهلوی قیمت دارد. (یادداشت مؤلف)
لغت نامه دهخدا